آیا میانداری مفهومی تازه است؟

از دیرباز، مفهوم میانجیگری در تار و پود فرهنگ ما تنیده شده است. رد پای آن را می‌توان در ادبیات غنی ایرانی و اسلامی یافت و گستره‌اش تنها به این محدوده ختم نمی‌شود؛ تمدن‌های گوناگون، از جوامع کولی‌وار گرفته تا اجتماعات یکجانشین کشاورزی و شهرنشین، همگی با این مفهوم آشنا بوده‌اند. حتی می‌توان پا را فراتر گذاشت و ریشه‌های آن را در تمدن‌های باستانی بابل و آشور نیز جستجو کرد. این قدمت دیرینه گواهی بر حضور ملموس و مستمر میانجیگری در طول تاریخ است. می‌توان آن را به عنوان ابزاری کارآمد در سه حوزه درهم تنیده مورد بررسی قرار داد:

قلمرو الهیات: میانجی به مثابه شفیع و حامی

در این حوزه، میانجی نقش یک شفیع یا حامی را ایفا می‌کند؛ عاملی که فاصله میان خدایان و انسان‌ها را کاهش داده و زمینه‌ساز فهم متقابل و همکاری بین این دو گروه می‌شود. این امر از آن جهت اهمیت دارد که خدایان و انسان‌ها، به دلیل تفاوت در جهان‌بینی و اهداف، اغلب در تقابل با یکدیگر قرار دارند. در این حالت، میانجی، یعنی شفیع یا واسطه، کسی است که از طریق او، عمل دینی و یزدان‌شناسی معنا پیدا می‌کند؛ معنایی که هم جنبه فردی دارد و هم جنبه اجتماعی.

قلمرو اجتماع و سیاست: میانجیگری به عنوان ابزاری برای آشتی و سازش

مفهوم میانجیگری در تحول خود، در گستره سیاسی و اجتماعی پدیدار می‌شود و رنگ و بوی آشتی و سازش به خود می‌گیرد. در این عرصه، میانجیگری به عنوان عاملی برای بیان تفاوت‌ها و حل اختلافات و تنش‌ها عمل می‌کند. میانجی با روشنگری درباره وضعیت‌ها و شرایط متنازع بین دو فرد یا گروه، که منافع و اهدافشان با یکدیگر متفاوت است، تلاش می‌کند تا فهم متقابل و سازنده‌ای ایجاد کند.

قلمرو آموزش و پرورش: میانجیگری در خدمت آزادی فردی و رشد همه جانبه

در این قلمرو، میانجیگری به سوی حیطه آزادی فردی و امور آموزشی و پرورشی سوق پیدا می‌کند و دو هدف مشخص و مرتبط را دنبال می‌کند:

  • رشد شناختی و درک جهان: هدف نخست، کمک به انسان برای درک بهتر جهان پیرامون، شرایطی که او را احاطه کرده‌اند، و دانش‌هایی است که برای این منظور به آن‌ها نیاز دارد. از این طریق، فرد می‌تواند شیوه‌های خاص خود را برای اندیشیدن، یادگیری و تامل کردن بیابد.
  • هم‌نوایی با فرهنگ و زندگی اجتماعی: هدف دوم، کمک به فرد برای سازگاری و هم‌نوایی با فرهنگی است که در آن زندگی می‌کند و زندگی اجتماعی دارد. در این قلمرو است که نقش «میانداری» به معنای واقعی کلمه بروز پیدا می‌کند.