یانداری هنر تبدیل اختلافات به فرصتهای سازنده است. این فرآیند، فرصتی برای بیان احساسات، رفع سوءتفاهمها و ایجاد همدلی فراهم میآورد. چگونه زمان و گفتوگوهای سازنده میتوانند تنشها را به فرصتهایی برای رشد تبدیل کنند؟ در این مطلب، با دو مرحله کلیدی میانداری و تاثیر آنها آشنا می شوید.
دراولین بلاگ پست توضیح داده بودیم که میانداری فرایندی برای مدیریت تنش و تنش زدایی داوطلبانه است. در این فرایند درگیران معارضه یا تفاوت بایستی خودشان به راه حل دست یابند. این کار البته با همکاری و همراهی نفر سومی که میاندار است و ضرورتن لازم است آزادانه از سوی آنان برگزیده شود سامان می یابد.
هنر میانداری: عبور از تنشها با گذر زمان
میانداری یک فرایند پیچیده است که در دو مرحله مجزا شکل میگیرد: یکی به گذشته نگاه میکند و دیگری به آینده متمرکز است. هر یک از این مراحل میتواند هفتهها یا حتی ماهها طول بکشد و نقش زمان در این زمینه بسیار مهم است. زمان میتواند همپیمان مفیدی باشد یا دشمنی مشکلساز. اگر میانداران بخواهند فرایند را سریع پیش ببرند، ممکن است از زمان لازم برای رفع تنش غافل شوند و در نتیجه، سوءتفاهمها را تشدید کنند.
اهمیت زمان در میانداری
در میانداری، رویکرد شتاب زده معمولاً منجر به تنشهای حلنشده میشود. وقتی میانداران سعی میکنند فرایند را تسریع کنند، ممکن است به طور ناخواسته باعث شوند شرکتکنندگان مواضع خود را بیشتر تقویت کنند. برعکس، وقتی زمان به طور مناسب تخصیص داده میشود، این امکان را فراهم میآورد که طرفین احساسات و روایتهای خود را به وضوح بیان کنند. این روند با دقت در زمانبندی، فضایی را ایجاد میکند که در آن فهم و درک میتواند شکوفا شود.
مرحله اول: بازنگری به گذشته
مرحله اول میانداری نیازمند بازنگری به وقایع گذشته است. هر طرف فرصتی کافی برای بیان روایت خود دارد و احساسات و دیدگاههای خود را ابراز میکند. این تبادل معمولاً چندین روایت را که ممکن است با هم تضاد یا همخوانی داشته باشند، روشن میکند. برای حفظ تمرکز، میانداران شرکتکنندگان را تشویق میکنند تا آنچه را که از یکدیگر شنیدهاند، بازگو کنند که این تکنیک به نام “گوش دادن انعکاسی” شناخته میشود. این روش چندین کارکرد مهم دارد:
۱. توسعه همدلی: با بیان دیدگاه دیگری، شرکتکنندگان بهتر میتوانند احساسات و تجربیات یکدیگر را درک کنند.
- وضوح: این امکان را فراهم میآورد که طرفین تأیید کنند آیا پیامهایشان به درستی فهمیده شده است یا خیر، که موجب کاهش سوءتفاهمها میشود.
- کاهش تنش: با رسیدگی به سوءتفاهمها، تنشهای مربوط به اختلاف ممکن است کاهش یابد.
از طریق این فرایند بازتابی، شرکتکنندگان میتوانند ریشههای اختلافات خود را شناسایی کنند و معمولاً متوجه میشوند که سوءتفاهمها ناشی از حوادث خاصی هستند نه خصومتهای ذاتی.
مرحله دوم: نگاه به آینده
پس از اینکه نارضایتیهای گذشته شناسایی و فهمیده شد، میانداری به سمت راهحلهای آینده حرکت میکند. میانداران هیچ راه حلی تحمیل نمیکنند بلکه گفتگوهایی را تسهیل میکنند که به شرکتکنندگان اجازه میدهد تا راهحلهای خود را پیدا کنند. این رویکرد تعاملی خلاقیت و تفکر انتقادی را تشویق میکند زیرا هر طرف پیشنهاداتی برای حل مشکل ارائه میدهد.
- گفتگوی آزاد: شرکتکنندگان دعوت میشوند تا انگاره های خود را آزادانه بیان کنند—چه عملی و چه تخیلی—که امکان تبادل غنی از امکانات را فراهم میآورد.
- ساخت اجماع: با بحث درباره راهحلها، میانداران گفتگو را به سمت یافتن زمینۀ مشترک و رسیدن به توافق هدایت میکنند.
- قدرتبخشی: این فرایند حس توانمندی را در میان شرکتکنندگان تقویت کرده و توانایی آنها برای حل مشکلات به طور مستقل در آینده را تقویت میکند.
نتیجهگیری: تبدیل تنش به فهم
در نهایت، میانداری مؤثر تنشها را از یک مبارزه شخصی به فرصتی برای رشد و فهم تبدیل میکند. با هدایت پیچیدگیهای زمان و ارتباطات، میانداران کمک میکنند تا طرفین از صرفاً اختلاف نظر عبور کرده و به جایی از همدلی و همکاری برسند. این روند نه تنها تنشهای فوری را حل میکند بلکه زمینهای برای روابط سالمتر درآینده فراهم میآورد.
به طور خلاصه، میانداری فقط درباره حل اختلافات نیست؛ بلکه درباره پرورش فهم عمیقتر و ارتباط بین افراد است. با ارزش نهادن به زمان و تشویق گفتگوهای آزاد، میانداران میتوانند کمک کنند تا تنشها به فرصتهایی برای آشتی و رشد تبدیل شوند.