بهمن 15, 1403 | بلاگ پست
میانداری اشکال گوناگون دارد زیرا هم میتواند فردی یا میانفردی باشد و هم گروهی یا میانگروهی عمل کند. در شکل فردی، درون میانداری (خود میانداری) است . منظور از درون میانداری آن نوع ارتباطیست که شخص باید زمانی که با خودش در تنش است ، بداند، بفهمد و عمل کند تا به گونه ای از تفاهم و همگنی با خودش برسد.
شیوه های درون میانداری در ارتباط با قابلیت های پرورشی هر فردی می تواند متفاوت باشد. با درون میانداری فرد تنشمند با توجه به دانشهایی که دارد و یا بدست می آورد نسبت به خودش و رفتارش آگاهی و شناخت یافته و رهیافت های مناسب برون رفت از تنش را پیدا می کند. بدین ترتیب او با مهارتهایی که بدست میآورد و یا امکاناتی که در اختیار دارد موقعیت تنشمند خود را ارزیابی می کند. درون میانداری کمک می کند تا فرد تنشمند پاسخ های مناسبی برای پرسشهای خود بیابد . مهارت و داشتن دانش در این نوع میانداری در حضور میاندار کمک می کند تا با شناخت از خود و جهان پیرامونی در محیط حرفه ای و یا اجتماعی ارتباط های خوبی با دیگران داشت.
میانداری بینافردی زمانی انجام میشود که تنش میان افراد در بعد بینا شخصی و یا بینا شخصی در گروه باعث ستیز یا خشونتهای رفتاری کلامی و یا تنانی می شود. این نوع میانداری کمک به همسازی و همبسته گی فردی ، گروهی و اجتماعی می کند . بدین معنا که از این طریق فهم بهتر و دانش ژرف تری نسبت به بسیاری از قواعد اخلاقی و زندگی اجتماعی در همه شئون و مراتبش بدست می آید. میانداری در این حالت شیوه ای برای حل و مدیریت اختلاف، تنش و ستیزهای اجتماعی و فرهنگی است.
هر دو این گونه میانداری (درون میانداری یا بینافردی) میتوانند توامان در فرایند میانداری به کار برده شوند. در ضمن هر دو باعث تغییر در تصویری که از خود داریم و داوری که درباره دیگری می توانیم داشته باشیم و یا نگاهی که بر وضعیت تنش داریم می شوند. با توجه به این مطالب میتوان فهمید که هدف میانداری تغییر مواضع است. می خواهد به درگیران تنش کمک کند تا ارتباط های تازه ای با خود ، با دیگری و با جهان برقرار کنند تا وضعیت های تنشمند پیشین توسط معانی نو نقد شده و وضعیت های متفاوت دیگری به جایشان آفریده شود.
بهمن 6, 1403 | بلاگ پست
آیا تا به حال درگیر یک اختلاف خانوادگی یا شغلی بودهاید که نتوانید آن را حل کنید؟ در حال حاضر میانداری, Médiation به فرانسه و یا Mediation به انگلیسی , شیوه رایجی در کشورهای اروپایی، آمریکا و کانادا میباشد و هر روز بر اهمیتش در همگی بخش های زندگی اجتماعی افزوده می شود. میانداری به ویژه در موارد تنش های خانوادگی، مدنی، بازرگانی, اداری, آموزشی، قضایی و میانفرهنگی از آن استفاده می شود.
فرایند میانداری به عنوان رشته ای نو در زمینه بهسازی روابط و پیوند اجتماعی در سطح دانشگاهی بسیاری از کشورها تدریس میشود . فلسفه و کارکرد میانداری هرچند در زیر مجموعه مفهوم میانجیگری قرار دارد ولی در حال حاضر از آن فاصله گرفته و آرام آرام به صورت مفهومی مستقل از میانجیگری به کار برده میشود. زیرا میانداری, وارونه میانجیگری فرایندی برای مدیریت تنش و تنش زدایی داوطلبانه است. در این فرایند درگیران معارضه یا تفاوت بایستی خودشان به راه حل دست یابند. این کار البته با همکاری و همراهی نفر سومی که میاندار است و ضرورتن لازم است آزادانه از سوی آنان برگزیده شود سامان می یابد. در ضمن میاندار هم باید برای میانداری آزاد باشد و به هیچ نهاد رسمی, قدرت اجتماعی و یا فکری وابسته نباشد و با بی طرفی به میانداری بپردازد.
میانداری به ویژه زمانی انجام میشود که اختلاف, تفاوت یا معارضه ای میان افراد یا گروهها وجود دارد و لازم است تنش زدایی شود. برای این کار میاندار توجه خود را معطوف به فرایند تفرید و همه مفاهیم متنوعی که فردیت را تعین می بخشد, می کند. بدین معنا که چون آزادی، استقلال و تصمیم شخصی، اساس فردیت و تشخص فردیست پس بایستی در فرایند میانداری به رای آزاد درگیران تنش به عنوان مفهومی بنیادین توجه کرده آن را در فرایند آگاهی از شرایط خود و دیگری و ارتباطش با تنش به کار برد.
در بسیاری از موارد که تنش و یا اختلافی وجود دارد از اصطلاحاتی استفاده میشود که حاکی از حل اختلاف و یا تفاوتها هستند همین باعث میشود گاهی کاربرد این اصطلاحات به عنوان میانداری تلقی گردد مانند مصالحه, صلح, آشتی, سازش وساطت, شورای حل اختلاف, نهاد شبه قضایی, مشارکتهای مردمی, نهادهای سازشی, داوری, حکمیت, حکمیت اختیاری, حکمیت اجباری, خانه انصاف, شورای داوری, حل و فصل سازشی, دعاوی, کدخدا منشی و مذاکره. هیچ یک از این اصطلاحات ربطی به میانداری ندارند و نبایستی آنها را به عنوان میانداری پذیرفت.
همانطور که گفته شد رشته میاندای و کاربردش امری تازه در جهان پیشرفته است. این رشته که در زمینه مدیریت تنش و رفع تنازع و معارضه به کار گرفته می شود، در ایران و برای ایرانیان ناشناخته بوده و هنوز هم تا حد زیادی هست.