میانداری: کلید همزیستی در جامعه شهروند سالار

میانداری: کلید همزیستی در جامعه شهروند سالار

در یک جامعه شهروند سالار، هدف بنیادی همانا ترویج همزیستی افراد به دور از تنش‌های ویرانگر و خشونت‌زا است. این هدف نشان‌دهنده اهمیت روزافزون روش‌های مختلف برای حل اختلاف و کاهش تنش‌هاست که منافع شخصی را در کنار همبستگی اجتماعی حفظ می‌کند.

نقش همرسانی و رسانش در مدیریت تعارض

با بلوغ جوامع، اهمیت میانداری، ارتباط و همکاری به وضوح نمایان می‌شود. ارتباط مؤثر نقش حیاتی در مدیریت مسئولانه تنش‌های فردی و اجتماعی ایفا می‌کند. میانداری فرآیندهای پویایی را تسهیل می‌کند که به ارزش‌های متنوع اجازه می‌دهد بدون ترس به گفتگو بپردازند. این تعامل موجب شناسایی و درک متقابل می‌شود و وضعیت‌های ناهنجار را به سمت آینده‌ای آرام‌تر و قابل فهم‌تر رهنمون می‌سازد.

 

نیاز جامعه ایرانی به میانداری

در حال حاضر، جامعه ایرانی به شدت نیازمند میانداری است تا بتواند تنش‌های خود را به صورت خلاقانه و پویا مدیریت کند. میانداری بر رویکرد انسان‌محور متمرکز است و سازماندهی جامعه را بر اساس مشارکت شهروندان قرار می‌دهد. این فرآیند بستری را فراهم می‌آورد تا گفتگوشناسی برای کاهش تنش‌ها و شناخت تفاوت‌ها فعال شود. هدف نهایی ترویج همزیستی خلاق و احترام به افکار و دیدگاه‌های افراد از طریق رسانش میانکنشی است.

 

گفتگوشناسی به عنوان ابزاری برای درک

گفتگوشناسی این امکان را فراهم می‌آورد که تجربیات زیستی «دیگری» را از طریق گفتگوهای سازنده درک کنیم. با تعامل با «دیگری»، می‌توانیم واقعیت‌ها و دیدگاه‌های او را بهتر بفهمیم. این سفر از احساسات و عواطف آغاز شده، به سمت خرد حرکت کرده و سپس دوباره به عاطفه و احساس بازمی‌گردد. بنابراین، میانداری نمایانگر یک برداشت مدرن از فردیت است که حس و خرد یا عشق و عقل را متعادل می‌کند.

 

به طور خلاصه، عمل میانداری برای ترویج یک جامعه هماهنگ که در آن افراد بتوانند به آرامی کنار هم زندگی کنند، ضروری است. با تأکید بر ارتباطات و گفتگوشناسی، ما قادر خواهیم بود تنش‌های اجتماعی را به صورت سازنده مدیریت کرده و درک متقابل میان گروه‌های مختلف را ارتقا دهیم. با پیشرفت به جلو، پذیرش میانداری کلیدی خواهد بود برای ساختن یک جامعه مقاوم و همبسته که ارزش هر فرد و سهم منحصر به فرد او را بشناسد.

فرایند میانداری: از گذشته تا آینده

فرایند میانداری: از گذشته تا آینده

یانداری هنر تبدیل اختلافات به فرصت‌های سازنده است. این فرآیند، فرصتی برای بیان احساسات، رفع سوءتفاهم‌ها و ایجاد همدلی فراهم می‌آورد. چگونه زمان و گفت‌وگوهای سازنده می‌توانند تنش‌ها را به فرصت‌هایی برای رشد تبدیل کنند؟ در این مطلب، با دو مرحله کلیدی میانداری و تاثیر آن‌ها آشنا می شوید.

دراولین بلاگ پست توضیح داده بودیم که میانداری فرایندی برای مدیریت تنش و تنش زدایی داوطلبانه است. در این فرایند درگیران معارضه یا تفاوت بایستی خودشان به راه حل دست یابند. این کار البته با همکاری و همراهی نفر سومی که میاندار است و ضرورتن لازم است آزادانه از سوی آنان برگزیده شود سامان می یابد.

هنر میانداری: عبور از تنش‌ها با گذر زمان

میان‌داری یک فرایند پیچیده است که در دو مرحله مجزا شکل می‌گیرد: یکی به گذشته نگاه می‌کند و دیگری به آینده متمرکز است. هر یک از این مراحل می‌تواند هفته‌ها یا حتی ماه‌ها طول بکشد و نقش زمان در این زمینه بسیار مهم است. زمان می‌تواند هم‌پیمان مفیدی باشد یا دشمنی مشکل‌ساز. اگر میانداران بخواهند فرایند را سریع پیش ببرند، ممکن است از زمان لازم برای رفع تنش غافل شوند و در نتیجه، سوءتفاهم‌ها را تشدید کنند.

اهمیت زمان در میانداری

در میانداری، رویکرد شتاب زده معمولاً منجر به تنش‌های حل‌نشده می‌شود. وقتی میانداران سعی می‌کنند فرایند را تسریع کنند، ممکن است به طور ناخواسته باعث شوند شرکت‌کنندگان مواضع خود را بیشتر تقویت کنند. برعکس، وقتی زمان به طور مناسب تخصیص داده می‌شود، این امکان را فراهم می‌آورد که طرفین احساسات و روایت‌های خود را به وضوح بیان کنند. این روند با دقت در زمان‌بندی، فضایی را ایجاد می‌کند که در آن فهم و درک می‌تواند شکوفا شود.

مرحله اول: بازنگری به گذشته

مرحله اول میانداری نیازمند بازنگری به وقایع گذشته است. هر طرف فرصتی کافی برای بیان روایت خود دارد و احساسات و دیدگاه‌های خود را ابراز می‌کند. این تبادل معمولاً چندین روایت را که ممکن است با هم تضاد یا همخوانی داشته باشند، روشن می‌کند. برای حفظ تمرکز، میانداران شرکت‌کنندگان را تشویق می‌کنند تا آنچه را که از یکدیگر شنیده‌اند، بازگو کنند که این تکنیک به نام “گوش دادن انعکاسی” شناخته می‌شود. این روش چندین کارکرد مهم دارد:

۱. توسعه همدلی: با بیان دیدگاه دیگری، شرکت‌کنندگان بهتر می‌توانند احساسات و تجربیات یکدیگر را درک کنند.

  1. وضوح: این امکان را فراهم می‌آورد که طرفین تأیید کنند آیا پیام‌هایشان به درستی فهمیده شده است یا خیر، که موجب کاهش سوءتفاهم‌ها می‌شود.
  2. کاهش تنش: با رسیدگی به سوءتفاهم‌ها، تنش‌های مربوط به اختلاف ممکن است کاهش یابد.

از طریق این فرایند بازتابی، شرکت‌کنندگان می‌توانند ریشه‌های اختلافات خود را شناسایی کنند و معمولاً متوجه می‌شوند که سوءتفاهم‌ها ناشی از حوادث خاصی هستند نه خصومت‌های ذاتی.

مرحله دوم: نگاه به آینده

پس از اینکه نارضایتی‌های گذشته شناسایی و فهمیده شد، میانداری به سمت راه‌حل‌های آینده حرکت می‌کند. میانداران هیچ راه حلی تحمیل نمی‌کنند بلکه گفتگوهایی را تسهیل می‌کنند که به شرکت‌کنندگان اجازه می‌دهد تا راه‌حل‌های خود را پیدا کنند. این رویکرد تعاملی خلاقیت و تفکر انتقادی را تشویق می‌کند زیرا هر طرف پیشنهاداتی برای حل مشکل ارائه می‌دهد.

  1. گفتگوی آزاد: شرکت‌کنندگان دعوت می‌شوند تا انگاره های خود را آزادانه بیان کنند—چه عملی و چه تخیلی—که امکان تبادل غنی از امکانات را فراهم می‌آورد.
  2. ساخت اجماع: با بحث درباره راه‌حل‌ها، میان‌داران گفتگو را به سمت یافتن زمینۀ مشترک و رسیدن به توافق هدایت می‌کنند.
  3. قدرت‌بخشی: این فرایند حس توانمندی را در میان شرکت‌کنندگان تقویت کرده و توانایی آن‌ها برای حل مشکلات به طور مستقل در آینده را تقویت می‌کند.

نتیجه‌گیری: تبدیل تنش به فهم

در نهایت، میانداری مؤثر تنش‌ها را از یک مبارزه شخصی به فرصتی برای رشد و فهم تبدیل می‌کند. با هدایت پیچیدگی‌های زمان و ارتباطات، میانداران کمک می‌کنند تا طرفین از صرفاً اختلاف نظر عبور کرده و به جایی از همدلی و همکاری برسند. این روند نه تنها تنش‌های فوری را حل می‌کند بلکه زمینه‌ای برای روابط سالم‌تر درآینده فراهم می‌آورد.

به طور خلاصه، میانداری فقط درباره حل اختلافات نیست؛ بلکه درباره پرورش فهم عمیق‌تر و ارتباط بین افراد است. با ارزش نهادن به زمان و تشویق گفتگوهای آزاد، میانداران می‌توانند کمک کنند تا تنش‌ها به فرصت‌هایی برای آشتی و رشد تبدیل شوند.

چندگانگی مفهوم میانداری

چندگانگی مفهوم میانداری

میانداری اشکال گوناگون دارد زیرا هم میتواند فردی یا میانفردی باشد و هم گروهی یا میانگروهی عمل کند. در شکل فردی،  درون میانداری (خود میانداری) است . منظور از درون میانداری آن نوع ارتباطیست که شخص باید زمانی که با خودش در تنش است ، بداند، بفهمد و عمل کند تا به گونه ای از تفاهم و همگنی با خودش برسد.

شیوه های درون میانداری در ارتباط با قابلیت های پرورشی هر فردی می تواند متفاوت باشد. با درون میانداری فرد تنشمند با توجه به دانشهایی که دارد و یا بدست می آورد نسبت به خودش و رفتارش آگاهی و شناخت یافته و رهیافت های مناسب برون رفت از تنش را پیدا می کند. بدین ترتیب او با مهارتهایی که بدست میآورد و یا امکاناتی که در اختیار دارد موقعیت تنشمند خود را ارزیابی می کند. درون میانداری کمک می کند تا فرد تنشمند پاسخ های مناسبی برای پرسشهای خود بیابد . مهارت و داشتن دانش در این نوع میانداری در حضور میاندار کمک می کند تا با شناخت از خود و جهان پیرامونی در محیط حرفه ای و یا اجتماعی ارتباط های خوبی با دیگران داشت.

میانداری بینافردی زمانی انجام میشود که تنش میان افراد در بعد بینا شخصی و یا بینا شخصی در گروه باعث ستیز یا خشونتهای رفتاری کلامی و یا تنانی می شود. این نوع میانداری کمک به همسازی و همبسته گی  فردی ، گروهی و اجتماعی می کند .  بدین معنا که از این طریق فهم بهتر و دانش ژرف تری نسبت به بسیاری از قواعد اخلاقی و زندگی اجتماعی در همه شئون و مراتبش بدست می آید. میانداری در این حالت شیوه ای برای حل و مدیریت اختلاف، تنش و ستیزهای اجتماعی و فرهنگی است.

هر دو این گونه میانداری (درون میانداری یا بینافردی) میتوانند توامان در فرایند میانداری به کار برده شوند. در ضمن هر دو باعث تغییر در تصویری که از خود داریم و داوری که درباره دیگری می توانیم داشته باشیم و یا نگاهی که بر وضعیت تنش داریم می شوند. با توجه به این مطالب میتوان فهمید که هدف میانداری تغییر مواضع است. می خواهد به درگیران  تنش کمک کند تا ارتباط های تازه ای با خود ، با دیگری و با جهان برقرار کنند تا وضعیت های تنشمند پیشین توسط معانی نو نقد شده و وضعیت های متفاوت دیگری به جایشان آفریده شود. 

میانداری: راهکاری نوین برای مدیریت تنش‌ها

میانداری: راهکاری نوین برای مدیریت تنش‌ها

آیا تا به حال درگیر یک اختلاف خانوادگی یا شغلی بوده‌اید که نتوانید آن را حل کنید؟  در حال حاضر میانداری, Médiation به فرانسه و یا Mediation به انگلیسی , شیوه رایجی در کشورهای اروپایی، آمریکا و کانادا میباشد و هر روز بر اهمیتش در همگی بخش های زندگی اجتماعی افزوده می شود. این مفهوم به ویژه در موارد تنش های خانوادگی، مدنی، بازرگانی, اداری, آموزشی، قضایی و میانفرهنگی از آن استفاده می شود.

فرایند میانداری به عنوان رشته ای نو در زمینه بهسازی روابط و پیوند اجتماعی در سطح دانشگاهی بسیاری از کشورها تدریس میشود . فلسفه و کارکرد میانداری هرچند در زیر مجموعه مفهوم میانجیگری قرار دارد ولی در حال حاضر از آن فاصله گرفته و آرام آرام به صورت مفهومی مستقل از میانجیگری به کار برده میشود. زیرا این مفهوم , وارونه میانجیگری فرایندی برای مدیریت تنش و تنش زدایی داوطلبانه است. در این فرایند درگیران معارضه یا تفاوت بایستی خودشان به راه حل دست یابند. این کار البته با همکاری و همراهی نفر سومی که میاندار است و ضرورتن لازم است آزادانه از سوی آنان برگزیده شود سامان می یابد. در ضمن میاندار هم باید برای میانداری آزاد باشد و به هیچ نهاد رسمی, قدرت اجتماعی و یا فکری وابسته نباشد و با بی طرفی به میانداری بپردازد.

این مفهوم به ویژه زمانی انجام میشود که اختلاف, تفاوت یا معارضه ای میان افراد یا گروهها وجود دارد و لازم است تنش زدایی شود. برای این کار میاندار توجه خود را معطوف به فرایند تفرید و همه مفاهیم متنوعی که فردیت را تعین  می بخشد, می کند. بدین معنا که چون آزادی، استقلال و تصمیم شخصی، اساس فردیت و تشخص فردیست پس بایستی در فرایند میانداری به رای آزاد درگیران تنش به عنوان مفهومی بنیادین توجه کرده آن را در فرایند آگاهی از شرایط خود و دیگری و ارتباطش با تنش به کار برد.

در بسیاری از موارد که تنش و یا اختلافی وجود دارد از اصطلاحاتی استفاده میشود که حاکی از حل اختلاف و یا تفاوتها هستند همین باعث میشود گاهی کاربرد این اصطلاحات به عنوان میانداری تلقی گردد مانند مصالحه, صلح, آشتی, سازش وساطت, شورای حل اختلاف, نهاد شبه قضایی, مشارکتهای مردمی, نهادهای سازشی, داوری, حکمیت, حکمیت اختیاری, حکمیت اجباری, خانه انصاف, شورای داوری, حل و فصل سازشی, دعاوی, کدخدا منشی و مذاکره. هیچ یک از این اصطلاحات ربطی به میانداری ندارند و نبایستی آنها را به عنوان میانداری پذیرفت.

همانطور که گفته شد رشته میاندای و کاربردش امری تازه در جهان پیشرفته است. این رشته که در زمینه مدیریت تنش و رفع تنازع و معارضه به کار گرفته می شود، در ایران و برای ایرانیان ناشناخته بوده و هنوز هم تا حد زیادی هست.